چرا مدیران باید کمتر از درآمدشان خرج کنند

هر انسانی در سطحی که استطاعت دارد، اعتبار خود را دارد. اکثرا افراد معمولا سعی می کنند ثابت کنند که می توانند بهتر از این هم زندگی کنند، واقعا بالاتر از درآمدشان. اما من با شیوه زندگی کردن حداقل یک درجه پایین تر از شان اجتماعیم، احساس راحتی بیشتری می کنم.

این کار صرفا برای فروتنی یا پس انداز پول نیست، بلکه برای نشان دادن روحیه سالم است. باید کمی زیر درآمد خود زندگی کنید. این کار حاشیه ای امن فراهم می کند. وقتی در سطحی بالا زندگی می کنید یک درجه پایین آمدن واقعا سخت است.

چرا همانند یک دیوانه کار می کنم؟

مباهات برای میزان دارایی که دارید حماقت است، زیرا بدین معنی است که چیز دیگری ندارید تا به آن مباهات ورزید.

کسی که فقط برای ثروت خودش زندگی می کند هرگز نمی تواند شادی حقیقی زندگی را درک کند، زیرا ذات حرص مادی هیچ محدودیتی را نمی شناسد. زندگی مملو از نارضایتی و حرص، هیچ شادی ای نمی‌شناسد.

من صرفا قصدم شادی بخشیدن به کار است نه ثروت اندوزی.

سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم وو چونگ

اعطا کردن پاداش

همانطور که جوایز شکلی از ستایش هستند، می توانند شکلی از محدودیت هم باشند، یعنی به دلیل جایزه فوق، به دلیل شهرت شما در مقام برنده جایزه و به دلیل اینکه می خواهید توانایی های جایزه به خود را ثابت کنید، هنگامی که جایزه ای را دریافت می کنید انتخابی ندارید جز اینکه سخت تر هم کار کنید.

نمی خواهم اطمینان و اعتمادی را که جامعه نسبت به من دارد، بر باد دهم.

هرچه پاداش بیشتری داده شود بهتر است. پاداش ها مردم را به منتهی درجات بالا سوق می دهند.

یک چیز را نمی توانید از دست بدهید:

اگر زندگی خود را از دست بدهید، مرگی شخصی است، اما از دست دادن محبوبیت مرگی اجتماعی است.

آنگونه که نامیده می شوید رفتار کنید. اگر معلم نامیده می شوید در صورتی که عملکرد یک معلم را نداشته باشید شهرت خود را از دست می دهید.

هر عنوان با خود، شخصیتی خاص را به همراه دارد. مجبورید قوانین رفتار شخصی خاص داشته باشید تا شما را وزیر یا روحانی بنامند و وقتی آن قوانین را نقض کنید خود را در معرض سرزنش و انتقاد قرار داده‌اید.

محبوبیت را همانند زندگی ارزشمند در نظر بگیرید.

اجازه دهید مردم معمولی کارهای خارق العاده انجام دهند:

هرکسی توانایی های نامحدود دارد، اما این توانایی ها اغلب بهره برداری نمی شوند مگر در موقعیت های خارق العاده.

اگر مردم از صمیم قلب کار کنند می توانند مشکلات را حل کنند. مهم ترین چیز برای مدیران این است که بفهمند چگونه افراد را برای انجام این نوع کارها بسیج کنند.

اگر قصد دارید در اوج بمانید، باید بسیار سخت تر از کسانی که پیروتان هستند کار کنید. لازم است همه آنها شما را سرمشق قرار دهند تا عقب ماندگی ها را جبران کنند.

سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم وو چونگ

ثروتمندان مشکل جامعه مصرفی هستند

ملتی مصرف کننده که بیش از دارایی خود هزینه می کند ملتی در دردسر است.

مسئولیت یک فرد نسبت به جامعه متناسب با ثروتش افزایش پیدا می کند. هرآنچه را که داریم به واسطه و از طریق جامعه بدست آورده‌ایم. و این حقیقت مالکیت، شهرت و قدرت است. و جامعه آن را برای بهره برداری احمقانه برای خودمان به ما نداده است. جامعه آن را به ما ارزانی داشته تا بتوانیم آن را به شیوه ای مناسب به آن برگردانیم.

آیا آمریکا روحیه پیشرویی خود را از دست داده است؟

جدیت در محیط های کاری به معنی ساعات کاری طولانی نیست. همچنین به معنی کار فقط برای کار هم نیست. ارزش واقعی جدیت در محیط های کاری را می توان در تعیین هدفی مشخص، اعتماد به نفس داشتن و حداکثر کوشش خود را کردن، پیدا کرد.

چرا نمی توانید با هزینه دیگران سود ببرید؟

هر انسانی بخشی از جامعه است و انسان ها به یک دیگر نیاز دارند. انسان ها جامعه را و همزمان جامعه، انسان ها را می سازند.

معنای زندگی در نوع دوستی نهفته است نه در خوددوستی و حماقت. اگر حداقل احترام برای دیگران قائل باشید نمی توانید هرگز مواد مخدر بفروشید یا مواد خطرناک، داخل مواد غذایی بریزید.

زندگی با یکدیگر فراتر از زیستن با یکدیگر است، این به معنی سعادتمند و مترقی شدن با یکدیگر است، آنچه که ما «هم سعادتی» می نامیم.

همیشه به این فکر می کنم که طرف معامله ما به همان میزان که ما به دست می آوریم، کسب سود کند، زیرا بدین طریق رابطه سودمند و بلند مدت متقابل و سالمی را تضمین می نماییم.

اصل احترام متقابل، انصاف متقابل و رابطه متقابل نه فقط برای کسب و کار بلکه برای تمام روابط انسانی لازم است. افراد مجبورند در کنار منفعت خود برای منفعت دیگری هم کار کنند. وقتی شرکتی با هزینه دیگران خوب کار می کند آنگاه جامعه دچار دردسر است.

سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم وو چونگ

هشت مرحله من برای زندگی کامل

1. استعدادهای پنهان خود را تحقق بخشید

دوران جوانی کیفیت و جهت باقی زندگیتان را تعیین می‌کند.

2. رویا داشته باشید

تاریخ به رویا پردازان تعلق دارد. افرادی که سعی می‌کنند رویاها را محقق کنند و افرادی که رویاها را تقسیم می‌کنند، می‌توانند رهبران تاریخ دنیا شوند.

رویاهایتان باید به خالصی و پاکی باران بهاری باشد. چنین رویاهایی باید رویاهایی بزرگ باشند. مجبورید جهان را همراه خود در قلبتان نگه دارید و رویاهایتان باید به بزرگی خود دنیا باشند.

3. خلاقانه فکر کنید

شما قدرت تفکر مثبت دارید، بنابراین باید همیشه امور را مثبت و قاطعانه شروع کنید.

4. مبارزه طلب باشید

تاریخ به واسطه مبارزه و شجاعت پیشرفت می کند. پیوسته خود را بهبود دهید و برای منتها درجات کوشش کنید تا تمایلات برای موفقیت ها را ارضا کنید.

5. از خود گذشتگی داشته باشید

یک نسل باید خود را برای سعادت نسل بعد فدا کند.

6. ایثارگر باشید

خودخواهی خوب نیست، قبل از خودتان به جمع فکر کنید و قبل از نفع شخصی، مصالح عمومی را در نظر بگیرید. آلوده خودخواهی و حرص شخصی نشوید. با عشق و ایمان به آینده فکر کنید.

7. با خود صادق باشید

8. میانه رو باشید

رشد و ترقی از آموختن به دست می آید. لحظه ای که فکر می‌کنید واقعا مهم هستید یا اینکه چیزی را می‌دانید، رشد متوقف می‌شود. همچنان که استخوان‌های شما قوی تر می شوند سرتان هم باید افتاده تر شود (درخت هرچه بارش بیشتر است سرش خمیده تر است).

هنوز خیلی چیزها داریم که از دانه‌های عرق روی پیشانی کشاورز، از روغن روی لباس کارهای کارگر کارخانه، از تماس دست گرم مادر که در سپیده دم در حال آماده کردن صبحانه است، یاد بگیریم. چشمان خود را باز کن و صداها و علایم اطراف خود را بشنو، خود را دست کم بگیر و سخت درس بخوان.

سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم وو چونگ